این مقاله به بررسی تعریف و ارتباطات بحث برانگیز محدودیت های مصرف الکل عطر سازی و رابطه آنها با ایده های مربوط به خطر از طریق تجزیه و تحلیل توسعه مواد آموزشی بهداشتی در طول دهه 1980 می پردازد.
این استدلال میکند که تغییر ایدهها در مورد الکل و خطر، و ارتباط آنها با مردم، بازتابی از تحولات خاص در تفکر در مورد الکل و آسیبهایی است که میتواند ایجاد کند و همچنین تغییرات گستردهتری در سیاست، عملکرد و چشمانداز بهداشت عمومی.
ریسک بهعنوان چیزی که افراد و جمعیتها تجربه میکردند درک میشد، یک چارچوب مفهومی که رویکردهای متفاوتی را پیشنهاد میکرد.
برای دستیابی به این مسائل، مقاله بر روی موارد زیر تمرکز دارد: (1) تعریف محدودیت های مصرف الکل (2) ابلاغ این حدود و (3) حدود محدود.
مشکلاتی که در تعریف و برقراری محدودیتها تجربه میشود، نه تنها «محدودیتها» را نشان میدهد، بلکه مفهوم کامل نوشیدن «معقول» مبتنی بر خطر را به عنوان یک استراتژی برای آموزش سلامت نشان میدهد.
این ایده که الکل خطری برای سلامتی و جامعه است ایده جدیدی نیست اما از دهه 1970 به بعد خطرات مرتبط با نوشیدن الکل در کمپین های آموزش بهداشت الکل در بریتانیا نمایان شد.
تبلیغات رسانه های جمعی، از جمله پوسترها، تبلیغات تلویزیونی و سایر مطالب، بر برخی از خطرات مرتبط با مصرف بیش از حد الکل، مانند مستی، آسیب کبدی، خماری و بی توجهی به کودکان متمرکز بود.
انواع خطراتی که توسط چنین کمپینهایی مورد تاکید قرار میگیرد، و اینکه چه کسی از چه چیزی در معرض خطر است، در طول زمان تغییر کرد.
در دهه 1970، مطالب آموزشی بهداشت عمدتاً برای دسترسی به الکلی ها یا مصرف کنندگان شدید الکل طراحی شد.
زبان خطر همیشه در چنین کمپینهایی صریح نبود اما در جایی که به نظر میرسید بر خطرات سلامتی برای افراد و همچنین پیامدهای اجتماعی و اقتصادی رفتار آنها تمرکز داشت.
در اواخر دهه 1980، کمپین هایی برای همه مصرف کنندگان الکل انجام شد و هدف آنها ترویج نوشیدن “معقول” در محدوده “ایمن” بود ریسک چیزی بود که توسط جمعیت بسیار بیشتری از مصرف کنندگان الکل تجربه می شد.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.